نویسنده : نازنین.ع - ساعت 20:9 روز شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

 با دلم شرط بستم كه فراموشت كنمخاطراتت را جمع كردم
يادگاري هايت را
عكسهايت ,نامه هايت 
همه را دور انداختم وگفتم فراموش!!
دلم خنديد وگفت:

يادمه!!
بازهم من بازنده شدم...

 


نویسنده : نازنین.ع - ساعت 20:7 روز شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

 من وتو و خلوتي دلخواهمان
آغوش گرم تو
و بوسه هاي بي امان
داغي نفسهاي تو
و اشتياق دستهاي بي قرارمان
عجب رويا وشوري 
شايد بهشت برين 
همين باشد همين 

 


نویسنده : نازنین.ع - ساعت 20:5 روز شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

 كلاف زندگي را سر انداخته ام
رويا مي بافم 
يكي زير يكي رو
با طرحهايي ازچشمهاي تو
رج ميزنم دستانت را ميان دستانم
فاصله ها را دوتا يكي ميگيرم
تو را به زندگي ام مي بافم
زنجير درزنجير بدون فاصله 
رويا مي بافم
يكي زير يكي رو 
اين بار بدون فاصله


نویسنده : نازنین.ع - ساعت 20:5 روز شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

 بی خبر رفتی
بی خبر بازگشتی
مابین این رفتن وبازگشتن 
چیزی گم شد
چیزی به وسعت یک احساس داغ
باوری فنا شد 
و دلی شکست
ناگفته هایی باقی ماند که دیگر هیچگاه به حرف نمی آیند
بازگشتت مبارک


نویسنده : نازنین.ع - ساعت 20:0 روز شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

 آشفتگی هایم راببخش دلتنگت که میشوم ذهنم پریشان میشود
هراس نبودنت همچون موریانه ای
وجودم را میخورد ومیفرساید
بدون تو درتمام لحظه هایم پاییز تکرار میشود


نویسنده : نازنین.ع - ساعت 19:51 روز شنبه 26 فروردين 1391برچسب:,

 گاهی نمیتونی ببخشی وبگذری و لازمه که کوتاه بیای
میتونی چشمات وببندی و رد بشی
مجبوری که نادیده بگیری...
باید نگات وبه سمت دیگه بدوزی تا نبینی...
گاهی باید یه ورق کاغذبرداری وروش بنویسی تعطیل است 
بچسبونیش پشت شیشه افکارت وبه خودت مرخصی بدی...
وبه فکرهایی که پشت شیشه موندن توجه نکنی وبگی بزار منتظربمونن!!
.
.
.
.
چقدردلم برا یه کم بی خیالی لک زده ...